Are you over 18 and want to see adult content?
More Annotations
A complete backup of centralgatech.edu
Are you over 18 and want to see adult content?
A complete backup of trairiagora.blogspot.com
Are you over 18 and want to see adult content?
A complete backup of santabarbaraca.gov
Are you over 18 and want to see adult content?
A complete backup of redlinesaudi.com
Are you over 18 and want to see adult content?
A complete backup of charlesfrith.blogspot.com
Are you over 18 and want to see adult content?
Favourite Annotations
ΒΟΗΘΗΜΑΤΑ ΔΩΡΕΑΝ για όλες τις τάξεις | taexeiola.gr
Are you over 18 and want to see adult content?
Comparatif des meilleurs outils de création de site web
Are you over 18 and want to see adult content?
Latest Tips and Tricks - Computers, Mobiles, Gaming, Internet and Windows |
Are you over 18 and want to see adult content?
Роса. Шины, диски — интернет-магазин колесных дисков Sakura Wheels и шин для легковых и грузовых авто
Are you over 18 and want to see adult content?
Home Page | Qatar Business Directory | Yellow Pages Qatar
Are you over 18 and want to see adult content?
Rn53 Themes | Buy Premium and Professional HTML and PHP Templates
Are you over 18 and want to see adult content?
Text
تماس با من
کوچه پس کوچه های تنهایی خدایا! چگونه زیستن را تو بمن بیاموز٬ چگونه مردن را خود خواهم آموخت. کوچه پس کوچه های تنهایی خدایا! چگونه زیستن را تو بمن بیاموز٬ چگونه مردن را خود خواهم آموخت.درباره من
شاید به شکلی باورنکردنی با مردی ازدواج کردم که خیلی مثل خودمه! و فکرش رو بکنید دو تا پسر داریم کپی برابر اصل. خونوادگی کتاب میخونیم٬ فیلم میبینیم٬ بحث میکنیم و از وجود هم لذت میبریم. ادامه...روزانهها
همه
* دنیای جور وا جور * جدیدترین اخبار ماهوارهای * بادوستی میتوان جهان آباد کرد * من و جنونهای بیگاهم * ۱۳۰۰ مقاله و تحقیق رایگان * وبلاگ رسمی هواداران پرسپولیس * عکسهای دسکتاپی * کدهای جاوا-آموزش وبلاگ نویسی * برترین مقالات کامپیوتر * نشریه الکترونیکی آریا * سایهی خیال * کتول می درخشد * افسر لیمویی جدیدترین یادداشتهاهمه
*
*
*
*
*
*
*
* تغییر
*
* گفت و گو
*
* داستان کوتاه*
* شادی!!
*
*
*
* جملاتی برای تفکر*
*
بایگانی
* مرداد 1391 1 * خرداد 1391 1 * اردیبهشت 1391 1* بهمن 1390 1
* آذر 1390 1
* آبان 1390 1
* مهر 1390 1
* مرداد 1390 2 * اردیبهشت 1390 2 * فروردین 1390 2* آذر 1389 1
* مهر 1389 2
* شهریور 1389 1* تیر 1389 3
* خرداد 1389 1 * فروردین 1389 1 * اسفند 1388 1* بهمن 1388 2
* دی 1388 4
* آذر 1388 3
* آبان 1388 4
* مهر 1388 5
* شهریور 1388 4 * مرداد 1388 8* تیر 1388 3
* خرداد 1388 5 * اردیبهشت 1388 5 * فروردین 1388 6 * اسفند 1387 2* بهمن 1387 5
* دی 1387 7
* آذر 1387 5
* آبان 1387 3
* مهر 1387 4
* شهریور 1387 5 * مرداد 1387 3* تیر 1387 9
* خرداد 1387 8 * اردیبهشت 1387 15 * فروردین 1387 8 * اسفند 1386 12* بهمن 1386 12
* دی 1386 17
* آذر 1386 11
* آبان 1386 8
* مهر 1386 12
* شهریور 1386 7 * مرداد 1386 4* تیر 1386 6
* خرداد 1386 5 * اردیبهشت 1386 3 * فروردین 1386 4 * اسفند 1385 6* بهمن 1385 11
------------------------- آمار : 126846 بازدید Powered by Blogsky__
و بالاخره خواهی فهمید که : همیشه یک ذره حقیقت پشت هر"فقط یه شوخیبود" هست.
یک کم کنجکاوی پشت "همین طوری پرسیدم" هست. قدری احساسات پشت "به من چه اصلا" هست. مقداری خرد پشت "چه میدونم" هست. و اندکی درد پشت "اشکالی نداره" هست. آزاده چهارشنبه 25 مرداد 1391 ساعت 02:48 ق.ظ0 نظر __
__
من اگر پیامبر بودم، رسالتم شادمانى بود بشارتم آزادى و معجزه ام خنداندن کودکان... نه از جهنمى مى ترساندم و نه به بهشتى وعده میدادم...تنهامى آموختم اندیشیدن را و "انسان" بودن را ... آزاده دوشنبه 29 خرداد 1391 ساعت 04:13 ق.ظ0 نظر __
__
*
* از کتاب _یک، تا بینهایت صفر_. * «اگر تنهاترین تنها شوم، باز خدا هست، او جانشین همه نداشتن هاست. نفرین و آفرینها بی ثمر است. اگر تمامی گرگها هار شوند و از آسمان هول و کینه بر سرم بارد، تو مهربان جاودان آسیب ناپذیر من هستی. ای پناه ابدی! تو میتوانی جانشین همه بی پناهیها شوی.» آزاده دوشنبه 18 اردیبهشت 1391 ساعت 12:58 ق.ظ1 نظر __
__ تغییر
معمولا کلمه تغییر خیلی دلنشینه و ما دوست داریم که طیف تغییرات گوناگونی داشته باشیم. بعنوان مثال دوست داریم مبلمان منزل رو جا به جا کنیم و بعد به این باور برسیم که با این چیدمان فضا باز تر شده یا دوست داشتنی تر به نظر میاد. همینطور در عرصه کار و تحصیل، وقتی این فکر به سرمون می زنه که " دیگه بسه " آن وقته که اول میزان تحصیلات فعلی چنگی به دل نمی زنه یا محیط کار فعلی غیر قابل تحمل می شه و بعد تازه داستان شروع می شه جستجو برای یافتن یک دوره تحصیلی یا به دنبال کار گشتن و در ادامه اگر خوش شانس باشی و درست بازی کنی یک موقعیت جدید، اما ناپایدار دیگه! دوست داریم کتابهای جدید بخونیم و با افراد جدید آشنا بشیم و خلاصه تمام اینها در قالب _تغییر _برامون جذابه و معنی پیدا می کنه. حالا بیایم یک جور دیگه نگاه کنیم چقدر می تونیم عادات و رفتارمون رو تغییر بدیم. گاهی به پسرم گوشزد می کنم همون کاری رو می کنی که وقتی دوساله بودی می کردی. شاید این جمله شوخی باشه و یا اینکه اون هنوز بچه ست و طبیعی، اما وقتی به خودم یا اطرافیانم نگاه می کنم اکثر ما همینطور هستیم. به نظر من به ندرت کسی پیدا بشه که به طور کامل عادتی رو ترک کرده باشه. اگر کسی از من بپرسد جواب کمی ناامید کننده است چون وقتی فکر می کنم گاهی در هنگام خشم یا شادی رفتاری دارم که شاید قدمت بیش از بیست سال داشته باشه و در گروهی از واکنشها طبقه بندی بشه که همیشه خواهان تغییرش بودم . خود این نوشته می تونه یه جورایی نمونه تغییر باشه. پس به امید تغییرات بنیادی... آزاده شنبه 1 بهمن 1390 ساعت05:18 ب.ظ
1 نظر __
__ گفت و گو
گفتم : این باغ ار گل سرخ بهاران بایدش؟ گفت : صبری تا کران روزگاران بایدش تازیانه ی رعد و نیزه ی آذرخشان نیز هست گر نسیم و بوسه های نرم باران بایدشگفتم
آن قربانیان پار آن گلهای سرخگفت : آری
ناگهانش گریه آرامش ربود وز پی خاموشی طوفانی اش گفت : اگر در سوک شان ابر می خواهد گریست هفت دریای جهان یک قطره باران بایدشگفتمش
خالی ست شهر از عاشقان وینجا نماند مرد راهی تا هوای کوی یاران بایدش گفت : چون روح بهاران آید از اقصای شهر مردها جوشد ز خاک آن سان که از باران گیاه وآنچه می باید کنون صبر مردان و دل امیدواران بایدش شفیعی کدکنی آزاده دوشنبه 14 آذر 1390 ساعت07:05 ق.ظ
4 نظر __
__ داستان کوتاه مسافری خسته که از راهی دور می آمد ، به درختی رسید و تصمیم گرفت که در سایه آن قدری اسـتراحت کند غافـل از این که آن درخت جـادویی بود ، درختی که می توانست آن چه که بر دلش می گذرد برآورده سازد...! وقتی مسافر روی زمین سخت نشست با خودش فکر کرد که چه خوب می شد اگـر تخت خواب نـرمی در آن جا بود و او می تـوانست قـدری روی آن بیارامد. فـوراً تختی که آرزویـش را کرده بود در کنـارش پدیـدارشـد !!!
مسافر با خود گفت : چقدر گـرسـنه هستم. کاش غذای لذیـذی داشتم... ناگهان میـزی مملو از غذاهای رنگارنگ و دلپذیـر در برابرش آشـکار شد. پس مـرد با خوشحالی خورد و نوشید... بعـد از سیر شدن ، کمی سـرش گیج رفت و پلـک هایش به خاطـر خستگی و غذایی که خورده بود سنگین شدند. خودش را روی آن تخت رهـا کرد و در حالـی که به اتفـاق های شـگفت انگیـز آن روز عجیب فکـر می کرد با خودش گفت : قدری می خوابم. ولی اگر یک ببر گرسنه از این جا بگـذرد چه؟ و ناگهان ببـری ظاهـر شـد و او را درید... هر یک از ما در درون خود درختی جادویی داریم که منتظر سفارش هایی از جانب ماست. ولی باید حواسـمان باشد ، چون این درخت افکار منفی ، ترس ها ، و نگرانی ها را نیز تحقق می بخشد. بنابر این مراقب آن چه که به آن می اندیشید باشید... سخن روز : مردم اشتباهات زندگی خود را روی هم می ریزند و از آنها غولی به وجود می آورند که نامش تقدیر است جان اولیورهاینر آزاده یکشنبه 1 آبان 1390 ساعت 03:46 ق.ظ1 نظر __
*
264 یادداشت
* صفحه 1
* 2
* 3
* 4
* 5
* ...
* 44
__
Details
Copyright © 2024 ArchiveBay.com. All rights reserved. Terms of Use | Privacy Policy | DMCA | 2021 | Feedback | Advertising | RSS 2.0